نیایشی از پیامبر (ص)
گزینش و ویرایش:
دکتر محمود مهدوی دامغانی
ترجمه: کمال الدین عزاب
خداوندا!
در هر اندوهی پشت گرمی من توهستی
و در هر سختی ای امید من به تو باشد.
تو مرادر هر کاری که بر من روی نماید
دلگرمی و ساز و برگی.
چه بسیار اندوهی که دل در برابر آن ناتوان شد
و اندیشه در آن کم آورد
و خویشاوند در آن بی ارج گردید
و دشمن بدان سرزنشم کرد
و هجوم کارها در آن گمراهم نمودند
که نزد تو آوردم
و پیش تو نالیدم
مشتاق به یاری تو تنها
و تو آن را گشایش بخشیدی
و از من برداشتی
ومرا در برابر آن بسنده گردیدی
پس تنها تو دارنده ی هر نیکی هستی
و روا کننده ی هر نیاز
و پایان راه هر خواسته
اکنون
ستایش بسیار تو را
و سپاس فراوان از تو
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
رندان تشنه لب را جامی نمی دهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کانجا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
چشمت به غمزه ما را خون خورد و می پسندی
جانا روا نباشد خونریز را حمایت
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشه ای برون آی ای کوکب هدایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار زین بیابان وین راه بی نهایت
ای آفتاب خوبان می جوشد اندرونم
یکساعتم بگنجان در سایه ی عنایت
این راه را نهایت صورت کجا توان بست
کش صد هزار منزل بیش است در بدایت
هر چند بردی آبم روی از درت نتابم
جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت
عشقت رسد به فریاد ور خود بسان حافظ
قرآن زبر بخوانی در چارده روایت
السلام علیک یا ابا عبدالله
و علی الارواح التی حلت بفنائک
علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار
و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
وعلی اصحاب الحسین