به قول روز های خوب سلام.
تو مثل تمام مجری های خوب سلام می کنی. به سبک کافه گلاسه و شامپاین.
در حوالی ظهر در آستانه ی تابستان صدای سوتی در کناره بادگیر ساحل می آید و بعد بنگ. آخرین روستای کرانه ی باختری با دود و خاکستر احوال پرسی می کند. و تو هنوز احوال پرسی ات تمام نشده،
تلویزیون روی دست کودک خردی خون آلود افتاد است و تو داری با مردم دنیا حال و احوال می کنی مجری خوب تلویزیون BBC .