سیب کال

تحمل تراژدی آدم

سیب کال

تحمل تراژدی آدم

ترجیح

به سبک عمو حسین

ده نمکی را به اسکورسیزی ترجیح می دهم. دانشگاه زنجان را به یو سی ال ای! جاده ی گاوازنگ را به خیابان شانزالیزه ترجیح می دم، هاپوکومار را به سگ آقای پتیبل. آسمان شب را ترجیح می دهم، صدای قورباغه را میان شالی برنج، آبیاری های ساعت 2 شب را ترجیح می دهم. شب راه رفتن را ترجیح می دهم، بهار را ترجیح می دهم. خیارشور را ترجیح می دهم و سالاد الویه را. بادبادک را ترجیح می دهم، دوچرخه را ترجیح می دهم، چشم انداز دماوند را از پلور ترجیح می دهم، ما بین همدان و ارومیه و کلیبر، کلیبر را ترجیح می دهم. بین اعضای بدن، مغز را ترجیح می دهم، بین ساعت های شبانه روز ساعت 5 را ترجیح می دهم، نمره 18 را ترجیح می دهم. اسب را ترجیح می دهم، کودکان را ترجیح می دهم، سنگ پرت کردن را ترجیح می دهم. صبح زود را ترجیح می دهم. ساراماگو را به مارکز ترجیح می دهم، تولستوی را به دوما ترجیح می دهم، داستایوسکی را دوست دارم ولی بولگاکف را ترجیح می دهم. مسافر را به صدای پای آب ترجیح می دهم. قشر مخ را به هیپوتالاموس ترجیح می دهم. نوشتن را ترجیح می دم، تئاتر را ترجیح می دهم. مولوی را ترجیح می دهم. قرآن را ترجیح می دهم. عشق را ترجیح می دهم...

نظرات 2 + ارسال نظر
نام جمعه 15 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 01:17 ق.ظ

آقا حسین متن خیلی جالبی نوشتی با یک اشکال بزرگ تا سطرهای وسط خیلی خوب پیش رفتی (با ایده ای عالی برای نوشتن)مثلا در سطری "ساعت 5 را ترجیح می هم" ولی از آن به بعد همش تکراری و فقط جای کلمات را جایگزین کرده اید.
در صورت تمایل یک بار دیگر نظری بیندارید و با باز نگری متن خود را تنان کنید

[ بدون نام ] دوشنبه 29 مهر‌ماه سال 1392 ساعت 02:00 ب.ظ

قشر مخ را به هیپو تالاموس ترجیح می دم
قشر مخ را به هیپو تالاموس ترجیح می دم
قشر مخ را به هیپو ..........
قشر مخ را به ........

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد