سیب کال

تحمل تراژدی آدم

سیب کال

تحمل تراژدی آدم

سبک تو و سبک ما

سبک زندگی تو برای ما غریب بود!

مگر می شود

آدمی

با دو تا، فقط دوتا

دانه ی رطب

روزه را کند تمام و بعد هم تمام شب

سجده بر خدای مهربان کند؟


در تمام روزگار ما

یک نفر ندیده ام که شاه باشد و غباش

خاک خورده باشد از جدال با زمین و آب و نخل


باورت نمی شود در این هزار سال

کوفه گشته سبک

سبک زندگی ما

قلب های بی تفاوت و گوش های بسته و نگاه های کور

هر کجا نگاه می کنم عذاب.


ما موبایل هایمان همیشه روشن است و منتظر نشسته ایم

برای یک جک جدید

صبح ها خسته ایم و خواب می رویم پشت رل

تا اداره و سپس پشت میز

و باز هم همیشه معتقد به بی عدالتی مفرطیم

و حقوقمان تمام خرج پول قبض و ماهیانه ی آپارتمان و گاه یک سفر به سرعت زیاد می شود

در میان جاده ها که پشت پیچ های آن پلیس در کمین نشسته است.


نه، در تمام روزگار ما خیبر افکنی شبیه حضرت تو نیست!

روزهایمان پر است از سکوت و گیجی و غرور

ماهواره و هفت و هش کانال این وری

و بحث عمه و پری

و حرف های آن جناح آنوری

و خواب های پشت هم

و کسی مزملی در سکوت نیمه شب نخوانده مثل تو ...

برگ بی درخت

گر درختی از خزان بی برگ شد

یا کرخت از سورت سرمای سخت

هست امیدی که ابر فرودین

برگ ها رویاندش از فر بخت

بر درخت زنده بی برگی چه غم

وای بر احوال برگ بی درخت

/شفیعی کدکنی/

به گزارش «تابناک»، قدیمی ترین نسخه تورات در بیت المقدس کشف شد. این نسخه از تورات به زبان عبری است و کارشناسان آن را اصیل ترین نسخه در جهان می دانند زیرا تحریف های تورات کنونی را ندارد این نسخه تورات به قرن دوم میلادی بازمی گردد و خاخام های بزرگ یهود اصالت آن را تائید کرده اند در این تورات آیاتی دیده می شود که نام «محمد» را به عنوان منجی آخرالزمان نام برده است.

آخرین لحظه

و ناگهان متوجه می شی جهنم همینیه که الان داری. خیلی آرزو می کنی که الان نمیری تا شاید بتونی جبران کنی. همه چیز شروع به تغییر می کنه. فضا، زمان. آدم ها رنگ می بازند و هیبت های دیگه دارند سر می رسند. توی دلت به خدایی که مهربان ترین مهربانانه التماس می کنی که دوباره برگردی. تو دیگه نه صدای آمبولانس رو می شنوی و جیغ و داد مردم رو. سبکی آمیخته با درد تمام بدنت رو فرا گرفته و صداهای مرموزی می شنوی که مال دنیایی که می شناختی نیست. ترس و التماس که فقط برای یک روز برگردی. نگاه می کنی به تمام کارهایی که می خواستی بکنی و نکردی. به کارهایی که هیچ وقت نمی خواستی بکنی و کردی. همه جا تاریک شده. دارند با سرعتی وصف ناپذیر به سمتت می آن و تو با همون سرعت داری از جهانی که می شناختی دور می شی. اشک می ریزی و حسرت می خوری. با تمام وجودت یاس جاودانگی در جهنم رو احساس می کنی و التماس می کنی تا شاید برگردی. آیا خدا دوباره این فرصت رو می ده که چشمات رو باز کنی و لامپ مهتابی سقف بیمارستان رو ببینی.

خیر و شر

تمام خیر در برابرتوو تمام شر نیز دربرابر توست. و خیروشر را نبینـى, مگربعد از آخرت, زیرا که خداوند عزوجل تمام خیر را در بهشت و تمام شـر را در دوزخ قـرارداده , زیـرا که ایـن دوانـد که بـاقـى انـد. /امام صادق

نه می روم

آری برادری که دلش کوه نور بود

در کوه طور آیه رحمت شنید و رفت

چیزی برای من و ما به جا گذاشت

در دفتری که کسی اش نخوانده است


حالا منم و هزاران هزار قبر

با عکس های زلالی که کهنه اند

اینجا گلاب هم شده یک شیشه اش گران

شرمندگی برای عزیز تو مانده است


وقتی که رفت پیکر پاک تو دست آب

گوساله ای ز طلا آبدیده گشت

حالا تمام سامری اند و خیالباف

هارون ساده هم از شهر رانده است


چیزی ز وادی ایمن نمانده است

خاموش شد، شر آن شعله زیر خاک

این ماهواره ی دوار چرخ زن

ما را به وادی مامن کشانده است


نه می روم، نه، خسته نیستم

جایی برای ماندن این دل نمانده است

خوب گوش می کنم به صداهای بی صدا

آیا هنوز نام مرا، او نخوانده است؟


نه می روم، که هنوز از احد بجاست

ردی ز خون حمزه و از فرق مصطفی

برخیزم از بر این خواب نابجا

اینجا برای خواب مجالی نمانده است


نه می روم، که به مجنون نمی روند

این راهیان ملول خجسته حال!

این ها که روزگار برای امورشان

صد بار تا ته مقصد رسانده است


آری برادرم که به لبخند ساده ای

از ما گذشتی و رفتی به سمت نور

حالا برات دلم تنگ می شود

آنجا ببین که نام مرا او نخوانده است؟

                                                                     امیرحسین قادری


حکمت و دانش

حکمت و دانش در قلبی که جایگاه شهوت پرستی است، ساکن نمی شود./امام علی(ع)