شبی است که قدرش را باید داشت. شبی است که سراسرش را حضوری فرا گرفته است که خداوند به آن روح می گوید. شبی که می گوید بیش از هزار ماه خیر و نیکی در آن وجود دارد. شبی که قرآن در آن شب نازل شد. زمان مثل یک جوی آب روان نیست. زمان تکراری از تپ های سازمان یافته نیست. زمان تصوری است که مغز ما در ادراک هستی دارد و احتمالاً همه چیز یک لحظه است. دوباره امشب قرآن نازل می شود و روح می توان تکاملی یابد که در هزار ماه دست یافتنی نیست!
التماس دعا
من برای شب قدر یک کامنت مهم گذاشته بودم . کجا رفت امیر جان . با کامنت من چکار کردی ؟
ب چ عزیز، من ندیدمش. شاید ارسال نشده. می شه دوباره بفرستی؟
خلاصه اش این بود که شب قدر دقیقا یک زمان نیست - مکان هم نیست _ شب قدر یک ظرف است . ظرف مفهومی جدا از زمان و مکان دارد . مفهومی اصیل تر است . نمی دونم منظورم رو رسوندم؟