سیب کال

تحمل تراژدی آدم

سیب کال

تحمل تراژدی آدم

فشنگ بی پدر

باز هم میان خواب کوچه های غم زده  

کشته می شوی 

با عبور این فشنگ بی پدر   

پیش چشم مردمان دهکده  

کشته می شوی  

او در آن سر جهان می زند به سر که آخ  

کشته شد برادرم! خواهرم 

من در این سر جهان کنار تو 

سکوت می کنم  

و دل دوباره می زنم  

به بهر پر تلاطم مقدرم 

چقدر من  

و این قبیله مرده ایم!  

چقدر زخم 

در عبور سال ها  

از شکنجه های سخت خورده ایم! 

و هنوز استوار ایستادی و این فشنگ بی پدر  

قصد نبش قلب پرتلاطم تو را نموده است 

بمیر! در سکوت کوچه های غم زده شهید شو 

که قلب های ما سپر شده است  

بعد مرگ تو برای این فشنگ بی پدر!

 

نظرات 5 + ارسال نظر
چاشته های میهنی یکشنبه 14 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 04:55 ب.ظ

درود
http://www.chashteha.blogspot.com

محمد یکشنبه 14 تیر‌ماه سال 1388 ساعت 05:10 ب.ظ http://100pc.webphoto.ir

با سلام سایت شما خیلی قشنگه و مطالب بسیار خوب و ارزشمندیی هم داری اگر مایل به تبادل لینک هستی بعد از لینک کردن هر کدام از وبلاگ های من که خواستی در بخش نظرات همان وبلاگ به من خبر بدهید تا شما را لینک کنم . متشکرم


#گالری عکس بازیگران و خواننده خارجی و ایرانی#
http://100pc.webphoto.ir

علی محمد دوشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 11:51 ق.ظ

خیلی با حال بود آقا!!
موفق باشی.

داود افشاری دوشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 02:43 ب.ظ http://physicestan.blogfa.com/

عالی بود رفیق.............

ن.خ پنج‌شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1388 ساعت 03:32 ب.ظ

بعد مرگ تو
تمام!
کوچه های غم زده، شلوغ می شوند
خرد و ساکت از تلاش کار روز،
می رسند
مرد های هم قبیله ای که خسته اند
از زنان و کودکان کارگر بگیر
تا نگاه راست قامتان هم قبیله ای
که شاعرند!
و کارگاه خلق این فشنگ های بی پدر
بی خیال
سوت می زند

عالی . . .

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد