سیب کال

تحمل تراژدی آدم

سیب کال

تحمل تراژدی آدم

شطح 1

گفتم به شعر اندرآی

گفت شعر را کجاست این چنین سوختن که ما د ر اوییم

گفتم به سازی، به آهنگی

گفت آنک صدای کوس مرگ و تشهد جماعت مشایعت، در آی اگر طالب مایی

نظرات 1 + ارسال نظر
نام جمعه 7 فروردین‌ماه سال 1394 ساعت 12:50 ق.ظ

سلام
وقتی نسیت
عمری اگر
سودی در می
فراموشی در آگاهی

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد