سیب کال

تحمل تراژدی آدم

سیب کال

تحمل تراژدی آدم

سپور نیست!

یک شهر پر زباله و جایی سپور نیست 

راهی برای ما به افق های دور نیست 

در دستگاه این همه تق و تلوق شهر 

جایی برای گوشه دلکش، وَ شور نیست 

یک شهر پر ز دلقک و اطوار مسخره 

پایان این کسالت دائم سرور نیست 

با این چراغ های موازی در این مسیر 

فرصت برای آتش ایمن، وَ طور نیست 

سبقت وَ سرعت غیر مجاز و مرگ 

مقصد برای این همه، غیر از قبور نیست 

شعر از خودم

نظرات 2 + ارسال نظر
بهروز جمعه 2 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 01:35 ب.ظ

امیذوارم منظورت را از دلقک ها درست فهمیده باشم
یا حق

فاطمه جمعه 2 اسفند‌ماه سال 1392 ساعت 09:55 ب.ظ

شعرهایت زیباست و من دوستشان دارم مثل خودت

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد